جدول جو
جدول جو

معنی وی ستود - جستجوی لغت در جدول جو

وی ستود
(سُ)
بی ستود. بی ستو. وی ستو. منکر. کافر. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
وی ستود
منگر کافر
تصویری از وی ستود
تصویر وی ستود
فرهنگ لغت هوشیار
وی ستود
((سُ))
وی ستو. بی ستود. بی ستو، منکر، کافر
تصویری از وی ستود
تصویر وی ستود
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویستور
تصویر ویستور
(پسرانه)
گشوده و منتشر شده
فرهنگ نامهای ایرانی
(سُ)
مرکّب از: وی + ستو = ستود، ویستود. کافر. منکر. مقابل خستو به معنی معترف و مؤمن. (یادداشت مرحوم دهخدا)، رجوع به ویستود شود
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
مرکّب از: بی + سود، بی نتیجه، بی فایده، (یادداشت مؤلف) :
بی سود بود هرچه خوردمردم در خواب
بیدار شناسد مزه از منفعت و ضر،
ناصرخسرو،
لغت نامه دهخدا
(فُ گُ دَ)
باور نکردن. منکر شدن: به درستی که فروفرستادند بر شما در این نبشته که چون بشنوند نشانهای خدا، ویستود شوند بدان و خندستانی کنند بدان. (فرهنگ فارسی معین از ترجمه و قصه های قرآن 1:51 و ترجمه آیۀ140 سورۀ 4، در ترجمه و قد نزل علیکم فی الکتاب أن اذا سمعتم آیات اﷲ یکفر بها و یستهزاء بها...)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وی ستور
تصویر وی ستور
منگر کافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی سود
تصویر بی سود
بدون فایده، بی نتیجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وی ستوده شدن
تصویر وی ستوده شدن
باورنکردن منکرشدن: (و بدرستی که فرو فرستادند بر شما درین نبشته که چون بشنوید نشانهای خدا ویستود شوند بدان و خندستانی کنند بدان)
فرهنگ لغت هوشیار